توضیحات کارشناس:
حج بذلی آن است که شخص بی زاد و راحله با بذل و کمک مالی دیگری به حج رود، به نحوی که تمام یا قسمتی از هزینه حج و مخارج عائله او از سوی شخص یا اشخاص دیگر پرداخت شود.
فتوای امام خمینی ره در باره حج بذلی و بعض شرایط آن در صفحه: 377 جلد اول تحریر الوسیلة چنین آمده است:
«مسألة 30- لو لم یکن له زاد و راحلة و لکن قیل له: «حج و علیّ نفقتک و نفقة عیالک» أو قال: «حج بهذا المال» و کان کافیا لذهابه و إیابه و لعیاله وجب علیه، من غیر فرق بین تملیکه للحج أو إباحته له، و لا بین بذل العین أو الثمن، و لا بین وجوب البذل و عدمه، و لا بین کون الباذل واحدا أو متعددا، نعم یعتبر الوثوق بعدم رجوع الباذل، و لو کان عنده بعض النفقة فبذل له البقیة وجب أیضا، و لو لم یبذل تمام النفقة أو نفقة عیاله لم یجب، و لا یمنع الدین من وجوبه، و لو کان حالا و الدائن مطالبا و هو متمکن من أدائه لو لم یحج ففی کونه مانعا وجهان، و لا یشترط الرجوع إلى الکفایة فیه، نعم یعتبر أن لا یکون الحج موجبا لاختلال أمور معاشه فیما یأتی لأجل غیبته»
بنا بر این:
1- اگر کسی زاد و راحله نداشته باشد اما فرد خیرخواهی پیدا شود و به او بگوید: «به حج برو، خرج تو و خرج عائلهات به عهدۀ من» یا گفته شود: «با این مال به حج برو» و آن مال پیش کش شده براى رفت و برگشت و خرج عائلۀ او کافى باشد، حج بر او واجب مىشود.
2- در وجوب حج بذلی فرقی نیست بین اینکه باذل، مال را براى حج، ملک او کند یا براى او مباح کند که حج را با آن انجام دهد، کما این که تفاوتی نیست بین دادن عین مال یا قیمت آن و اینکه دادن مال واجب باشد یا غیر واجب، بذل کننده یک نفر باشد یا چند نفر.
3- حج وقتی با پرداخت هزینه توسط دیگری واجب میگردد که اطمینان داشته باشیم که پرداخت کننده پشیمان نشده و از بذل مال بر نمىگردد.
4- در حج بذلی لازم نیست که تمام هزینه و مخارج انسان را دیگری تامین نماید. پس اگر مقدارى از مخارج حج را خود شخص داشته باشد و بقیه را دیگری بدهد باز هم حج بر او واجب مىشود.
5- تا زمانی که تمام مصارف حج یا مخارج عائلۀ او را ندهند یا تکمیل نکنند حج واجب نمىشود.
6- در حج بذلى بدهکار بودن مانع وجوب حج نمىشود، امّا اگر وقت پرداختن بدهى رسیده باشد و طلبکار هم مطالبه نماید و شخص هم بتواند در صورتى که حج نرود آن را بپردازد، در مانع آن بودن یا نه؟ دو وجه است.
7- در حج بذلی "رجوع به کفایت" یعنی داشتن مقدار مالى که بعد از برگشتن براى اداره زندگی کفایت کند شرط وجوب حج نیست، البته لازم است که حج رفتن که مستلزم غایب بودن و نپرداختن به امور زندگی است، موجب اخلال در امور زندگى او در آینده نشود.
کفایت حج بذلی از حَجَّة الاسلام
می دانیم که به دستور قرآن و به حکم اصل شرع، با فراهم بودن شرایطی، حج در تمام عمر یک بار واجب میگردد. و اصطلاحا به آن حَجَّةُ الاسلام گفته میشود.
حال سؤال آن است که حج بذلی آیا از آن حج واجب که از ارکان دین است یعنی حَجَّة الاسلام کفایت میکند یا نه؟
پاسخ این پرسش در تحریر الوسیلة؛ ج1، ص: 378 چنین آمده است:
«مسألة 34- الحج البذلی مجز عن حَجة الإسلام سواء بذل تمام النفقة أو متممها، و لو رجع عن بذله فی الأثناء و کان فی ذلک المکان متمکنا من الحج من ماله وجب علیه، و یجزیه عن حجة الإسلام إن کان واجدا لسائر الشرائط قبل إحرامه، و إلا فاجزاؤه محل إشکال»
نتیجه آن که:
1- حج بذلى از حَجَّة الاسلام کفایت مىکند خواه دیگری تمام هزینۀ حج را بدهد یا هزینۀ تکمیلى آن را.
2- کفایت حج بذلی از حَجَّة الاسلام در صورتی است که سایر شرایط وجوب حج قبل از احرام حاصل بوده باشد، و گر نه مجزى بودن آن مورد اشکال است.
مواردی که قبول هزینه حج از دیگران واجب است
مطلب دیگری که بیان آن لازم است مسأله وجوب قبول هزینه سفر و عدم وجوب آن است.
یعنی اگر شخص بخواهد مقدار مالی که براى حجّ کافى است را به کسی ببخشد که با آن حج نماید آیا باید آن را قبول کرد و به حج رفت یا این که میتوان ضمن تشکر، بذل و هدیه وی را نپذیرفت؟
در این خصوص فتوای امام خمینی ره چنین است:
«مسألة -31 لو وهبه ما یکفیه للحج لأن یحج وجب علیه القبول على الأقوى، و کذا لو وهبه و خیّره بین أن یحج أو لا، و أما لو لم یذکرالحج بوجه فالظاهر عدم وجوبه» (تحریر الوسیلة؛ ج1، ص: 129)
پس بنا بر اقوی در دو صورت قبول واجب است. و در یک صورت هم قبول واجب نمیباشد.
صورت اولی که قبول بذل واجب میباشد وقتی است که مال کافی برای مخارج را به کسی ببخشند فقط برای انجام حج.
و دوم آن است که چنین مالی را ببخشند اما نه صرفا برای انجام حج ، بلکه گیرنده را در مصرف آن برای حج یا غیر آن مختار کنند.
و اگر بذل کننده مال به هیچ وجه اسم حج را به میان نیاورد ظاهر این است که حج واجب نمىشود و قبول لازم نیست.
13/7/1392